❧❧❧❧عشق❤سیاه❧❧❧❧




   ❧❧❧❧عشق❤سیاه❧❧❧❧


   
موضوعات مطالب
نويسندگان وبلاگ
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 45
بازدید هفته : 54
بازدید ماه : 60
بازدید کل : 17070
تعداد مطالب : 152
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1



طراح قالب

Template By: LoxBlog.Com

درباره وبلاگ

سلام به همگی خوبین خوبم یه چیزی میخواستم بگم زیاد وقتتون رو نمیگیرم برای تبادل لینک همیشه اماده هستم ...یا علی...
لينك دوستان
» قالب وبلاگ

» فال حافظ

» قالب های نازترین

» جوک و اس ام اس

» جدید ترین سایت عکس

» زیباترین سایت ایرانی

» نازترین عکسهای ایرانی

» بهترین سرویس وبلاگ دهی

ساخت بنر تبلیغاتی کاملا رایگان
ساخت چت روم کاملا تضمینی و رایگان...
پرورش بوقلمون
اسمانی خونی
وای فای تفاوت را احساس کنید
gps ماشین ردیاب
دیلایت فابریک
جلو پنجره لیفان ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق سیاه و آدرس omid456654.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
پيوند هاي روزانه
» جنون فصلی

نگارنده ی این سطور به مرض عجیبی مبتلاست...خیسی پشتِ پلک هاش با جمله ی فراموشم کن به هق هق تبدیل شد ...احتمالا به او به چشم یک دیوانه یا حداقل یک افسرده نگاه می کردند.حالا این دیوانه روبروی آینه نشسته و به موهایِ قهوه ایِ مایل به سرخش ،خیره نگاه و همزمان ذوق می کند.با همین موهای آشفته...با همین چشم های خواب آلود،دارم فکر می کنم که من اصولا آدم تغییر پذیری نیستم(شاید چون خودم نمی خوام تغییر کنم)همان آدم سابق...با همان افکار پریشان.کسی که دیشب تا صبح را با اشک گذراند و قسمم چند ماهش را شکست و پشت پیانوی سفید رنگش نشست و با دستهایش نگرانی های آن را آشکار کرد....

حرف خاصی برای گفتن ندارم....فقط آمدم ساده...مختصر بگویم که از خدام میخوام کمکم کنه و کمکمون کنه تموم زشتی و تلخی های گذشته رو از ذهنامون پاک کنه....
کلاسورم و باز می کنم...لابه لا ی ورقه ها...لابه لا ی توابع خطی و سهمی و گویا ورادیکالی،دنبال شعر نوشت هام می گردم.یادم می یاد که من همیشه یِ خدا موقع امتحانات نوشتنم می یاد...نصفِ بیش تر اشعارم مال موقعی بود که کنکور  داشتم.اون شب تا صبح نخوابیدم...اون شب تا صبح انگشتام پی کلاویه ها می گشتن...تو تاریکی شب...مغز خسته ام...دنبال هارمونی می گشت...برای نوشتنِ یه ملودی غمگینِ کلیشه ای...حامل بالا...سل،حامل پایین...فا.لعنتی...من همیشه همین جوری بودم.بی ملاحظه...فروردین ماه...هرسال فروردین ماه ،فروردین  ماهِ هرسال،من دچار جنونی دوست داشتی می شدم...که حالا می دونم بالاخره بی چاره ام می کنه.حالا من خودم رو سرزنش می کنم.من به خودم بدمی کنم...من دارم آینده مو با سهل انگاری،با دیوونگی...تباه می کنم.



نظرات شما عزیزان:

مجید
ساعت0:58---21 فروردين 1393
وبلاگ زیبایی داری هموطن عزیز به منم سر بزنی خوشحال میشم منتظرتم موفق باشی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نويسنده : omid | تاريخ : چهار شنبه 20 فروردين 1393برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» عناوين آخرين مطالب